تویی توو رویای شبهام
توی هر سطر کتابم
زیر این بارون آتیش
بغلم کن تا بخوابم
همیشه توی خیالم
بغلم جای تو بوده
پای هر حسّ قشنگم
ردّ امضای تو بوده
شب شده روزی که داشتیم
زیر تاریکی این جنگ
دور شدیم از روز اول
از شروع قصّه، دلتنگ
باز میشه راهای بسته
اینجوری که نمیمونه
خیلی زودِ زود دوباره
برمیگردی تو به خونه
غرق میشه این تاریکیها
توی یه دریایی از نور
هر چقد دور بشی از من
بغلت میکنم از دور
درسته که این روزا رُ
کنارم نمیشه باشی
وقتی که برگشتی امّا
میخوام که همیشه باشی