فیلم تکراری رُ پِلِی کردی
آرزو رُ کنار میذاری
میشینی روبهروی لپتاپت
پشت چنتا خیال تکراری
مقصدی که نداری از اوّل
لطف کن راه رفته رُ برگرد
جمعه که تو غروب میمیری
گریه کن کلّ هفته رُ برگرد
روی اون خاطرات کم جونت
ردّ پای تَرَک رُ یادت هست؟
یک نفر یک زمانی دوسِت داشت
گریهی مشترک رُ یادت هست؟
تا همیشه به مرگ محکومی
از مسیرت نمیشه برگردی
چون برای شروع یک رویا
از غرورت مهاجرت کردی
سهم تو توی کشورت، حالا
زندگی لابهلای غربت بود
بعد کلّی شکست، تو قلبت
آرزویی شبیه نفرت بود
ترس داره نگاه آیینه
اونقَدَر که به غول میخندی
بدهیهاتُ لیست کردی، بعد
از نداری به پول میخندی
با دوتا انتخاب درگیری
توی آغوش جبر میافتی
مرده مرده به زندگی کردن
زنده زنده به قبر میافتی
دفن میشد نگفتههایی که...
از صدایی که سقط میکردی
فاضلابی که پر شد از غمهات
بچّههایی که سقط میکردی
با خودت بحث میکنی تا صبح
خواب موندی، دوباره دیرت شد
رفتی از خونهات به همراهِ
فحشهایی که هممسیرت شد
پاتوق هر شب کلاغاته
هر طرف که مترسکت باشه
این همیشه شکست خوردنهات
تا همیشه مبارکت باشه