حامد محسنی

حامد محسنی

پنجره

پنجره

۲۱ تیر ۱۴۰۳
| 45بازدید
| بدون دیدگاه

پنجره

آرزوهامُ میشمرم
تا خودمُ نگه دارم
حتّی تو قلبِ شوره‌زار
بذر امیدُ می‌کارم

دیوارا رُ بر می‌دارم
پنجره رُ جاش می‌ذارم
با هم می‌ریم تا آخرش
من تو رُ خیلی دوس دارم

خونه‌ی من جاییه که
صدای خنده‌هات میاد
منم همون عاشقی که
تا ته دنیا بات میاد

نگا بکن به رو‌به‌رو
پشت سرت رو بی خیال
دُرُس میشه مسیرمون
حتّی اگه باشه محال

با هم بیا مرور کنیم
خاطره‌ها رُ مو به مو
خیلی چیزا دُرُس شده
آرزوی بعدُ بگو

دیوارا رُ بر می‌دارم
پنجره رُ جاش می‌ذارم
چون منُ خیلی دوس داری
چون تو رُ خیلی دوس دارم




نظر خود را ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *