شبیه تو ندیدم این حوالی
تو مثل آینه پاک و زلالی
تو در رویای رنگین جای داری
تو در هر طعم شیرین جای داری
تو در شب مثل یک فانوس هستی
تو در آبی اقیانوس هستی
تو یک ماهی زیبا خارج از آب
تو در ماهی و در لبخند مهتاب
تو در آغوش خود خورشید داری
شبیه آتشی، گرمایِ جاری
تو مثل آسمانِ بعدِ باران
شبیه گل نه، مثل یک گلستان
تو بهتر از رمان و فیلم بودی
به روی من درِ معنا گشودی
تو همراهی و هم راهی و مقصد
شکوه خندهات مانند معبد
تو بین داستان من نشستی
میان آسمان من نشستی
تو و من بعد از این همداستانیْم
نشستی در کتاب زندگانیْم
تو چشمانت سرود آفتاب است
نگاهت بهترین بخش کتاب است
تو رویای منی، تو شعر نابی
برای پرسشم، تنها جوابی
تو که رزق منی و مینشینی
ورای مائدههای زمینی