فریادِ سکوتِ تو
در ساعتِ خاموشی
تبریک بر این آغاز
آغازِ فراموشی

از ثانیه‌ی رفتن
تا گم شدن از اذهان
فرصت به چه کوتاهی‌ست
یک روز و سپس: پایان

اعلامیه‌ی ترحیم
یک شیوه‌ی تبلیغ است
در چهره‌ی مبهوتت
خاموشیِ یک جیغ است

می‌آیی و خواهی رفت
این گردشِ بی‌معنا
دنیا پلِ باریکی است
از نیست به پوچی‌ها

بر بودن بیهوده
بیهوده نمی‌پیچم
وقتی که خودم دانم
که نیست‌تر از هیچم

آماده‌ی رفتن‌ها
بی هیچ تقلّایی
بی حسرت دیروز و
امّید به فردایی

چون کودکِ معصومی
آذوقه‌ی کرکس شد
خیّام هرآنچه گفت
آیاتِ مقدّس شد

توضیحات:

الف- یا کنج قفس یا مرگ، این بختِ کبوترهاست
دنیا پل باریکی بین بد و بدترهاست
(علیرضا آذر)
ب- کودک و کرکس، عنوان عکس معروفی است که در آن کودک سیاه‌پوست نحیفی در سودان از فرط گرسنگی در حال جان دادن است و یک کرکس در نزدیکی او نشسته و در انتظار مرگ او است.