داستان ورق میخورد، روزگار برمیگشت
جادهی سرازیری راهِ رو به بالا شد
اوّلین ورق: خنده... داستان جلوتر رفت
خانوادهام مرد و خواهرم هیولا شد
آن زمان که بوی خون، توی خانه میپیچید
بر شکوفههای روز، تا به شب تگرگ آمد
آزمون پایانی نقطهی شروع میشد
جنگجوی شیطانکش، در مسیر مرگ آمد
پردهها به بالا رفت، طرح من نمایان شد
آدمی که غمگین است: شکل سادهی شیطان
داستان جلو میرفت، هی کنار میرفتم
میشدم من عضوی از خانوادهی شیطان
توی متن باید بود... حاشیهنشین بودم
زندگی من: بازی، کارهام: بازیچه
جمع میشود اینجا، مشتی از تناقضها
عاشق خدا بودن با قیافهی نیچه
سخت میشود اثبات، سخت میشود توجیه
اینکه زندگی خوب است، بودنم اضافی نیست
رد پای یک نفرین مانده روی اسم من
زندگی برای من هیچ وقت کافی نیست
کاش مهربان باشم با غروب هر پاییز
با شکوه بیبرگ و سردی زمستان هم
مثل دشت بی باران، مثل قصّهی انسان
سرگذشت تلخی داشت کودکی شیطان هم
پشت سر پر از دیوار، روبهرو پر از تکرار
غولهای انسانی، لشگر هیولاها
این طرف... نه! آنسو... نه! گم شدم ولی اصلاً
در پی چه میگردم لابهلای مانگاها؟
تا کجا کشش دارد داستانِ بی راوی؟
قصّه بی سر و ته ماند، با کلاغ حرفم شد
قهر کردم و رفتم، پشت سر، خودم آمد
با خودم تمام روز در اتاق حرفم شد
بحث مذهبی بودم، بینتیجه، بیپایان
بی سؤال میگردم دور پاسخی دیگر
من همیشه این بودم، من همیشه این هستم
مثل آدمی بیکار، در تناسخی دیگر
توضیحات:
- شیطانکش (Demon Slayer) عنوان یک انیمه است که براساس مجموعه مانگایی با همین نام اثر کویوهارو گوتوگه ساخته شده است. برخی از ارجاعات شعر اشاره به این اثر دارد.
- تناسخ بیکار (Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation) عنوان یک انیمه است.