… که فکر میکنمت، بعد دیدن سریال
به پیرتر شدن قصّهی جوانی تو
به زنده بودن در مرگ با کوین گاروی
به بازماندنم از کوچ ناگهانی تو
به آشنا شدنم با شکاف لبخندت
که در سقوط من افتاد و بال و پر میشد
به بازگشتن بعد از صدای موسیقی
به هر چه میگذرد در ترانهخوانی تو
به هر چه فیلم که میشد ببینمت… که نشد
به هر چه قصّه که میشد بخوانمت… که نشد
به حرفهام که میشد بگویمت… که نشد
به عکسهام میان زبالهدانی تو
به خانهات… که میان من و تو یک دریاست
به خاطرات تمام گذشتهام که تویی
به گتسبی بزرگی که خانهاش هر شب
پُر است از هوس جشن میهمانی تو
به کم شدن… که دوباره تمام خواهم شد
به تکّهتکّه شدنهای خواب من بی تو
به گیر کردن تاریکیام میان دو پلک
خیال کردن آبی آسمانی تو
به هر جهان موازی که میشود با تو…
به هر قطار که شاید مسیر آن باشی
به ایستگاه تو بعد از تمام رویاهام
به ساعت حرکت در خط زمانی تو
به هر نمیشودِ مانده در ته ذهنم
به آرزوی محالم… که خاک خواهد شد
به هر هدف که نوشتم… که پاک خواهد شد
به قصد دیدن تصویر مهربانی تو
به عکسهای من و تو میان یک کافه
به کادوهای تولّد که پیش چشمم هست
به سینما، به خیابان پشت خانهیمان
به بوی عطر که جا مانده از نشانی تو
دلم گرفت، نبودی، فقط خودم بودم
کنار آدم بیشکل توی آیینه
پیاده میشوم از حرفهای تکراری
که غرق میکُنَدَم خاطرهتکانی تو
توضیحات:
- کوین گاروی شخصیت اصلی سریال The Leftovers است و مسئلهی کوچ ناگهانی نیز به همین سریال اشاره دارد.
- گتسبی بزرگ رمانی است نوشته اسکات فیتزجرالد، که یک فیلم سینمایی با بازی لئوناردو دیکاپریو نیز بر اساس آن ساخته شده است.